معنی nieodkryty nieodkryty کشف نشده، کف زدن، کاشف نشده، کشت، کاوش نشده، کاوشگر، ناشناس، ناشایستگی کَشف نَشُدِه، کَف زَدَن، کاشِف نَشُدِه، کِشت، کاوُش نَشُدِه، کاوِشگَر، ناشِناس، ناشایِستِگی دیکشنری لهستانی به فارسی