معنی nienaturalnie nienaturalnie به طور غیر آشنا، خالی، با ظرافت، ضعیف، غیر طبیعی، مصنوعی بودن بِه طُورِ غِیرِ آشنا، خالی، با ظِرافَت، ضَعیف، غِیرِ طَبیعی، مَصنوعی بودَن دیکشنری لهستانی به فارسی