معنی niejasność niejasność ابهام، اپیزودیک، عدم شیوایی، دروغگویی، گمنامی، گناهکار، مبهمی، نابودگر اِبهام، اِپیزُودیک، عَدَمِ شیوایی، دُروغگویی، گُمنامی، گُناهکار، مُبهَمی، نابودگَر دیکشنری لهستانی به فارسی