معنی łokieć
łokieć
زانو زدن، زانو بزن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با łokieć
łysieć
łysieć
کَچَل شُدَن، ضُماد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی