جدول جو
جدول جو

معنی kwitnący

kwitnący
رونق، رفاه، شکوفا، ستایش، شکوفه زن، شکوفه دادن، در حال شکوفه دادن، عذرخوٰاهی
دیکشنری لهستانی به فارسی