معنی jawnie jawnie آشکارا، به شیوه ای آشکار، به طور آشکار، به وضوح، به طور آشکارا، به طور واضح دیکشنری لهستانی به فارسی
naiwnie naiwnie بِه طُورِ مَعصومانِه، بَرگَشت، بِه طُورِ سادِه دِلانِه، بِه صورَتِ سازَندِه، سادِه لُوحانِه، با سادِگی، مُطابِق دیکشنری لهستانی به فارسی