معنی intonacja
intonacja
لحن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با intonacja
detonacja
detonacja
اِنفِجار
دیکشنری لهستانی به فارسی
innowacja
innowacja
نُوآوَری، نُوآوَری کُند
دیکشنری لهستانی به فارسی
intencja
intencja
قَصد، قَصد دارَند
دیکشنری لهستانی به فارسی