معنی integralny
integralny
جدایی ناپذیر، جرأت
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با integralny
integralnie
integralnie
بِه طُورِ یِکپارچِه، بِه طُورِ یِکسان
دیکشنری لهستانی به فارسی
Integrally
Integrally
بِه طُورِ یِکپارچِه، یِکپارچِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
integrale
integrale
جُدایی ناپَذیر، گَندُم کامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
integral
integral
بِه طُورِ یِکپارچِه، اَنتِگرال، جُدایی ناپَذیر
دیکشنری آلمانی به فارسی
integral
integral
جُدایی ناپَذیر، اَنتِگرال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
integral
integral
جُدایی ناپَذیر، جامِع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
integral
integral
جُدایی ناپَذیر، اَنتِگرال
دیکشنری پرتغالی به فارسی