معنی insynuator
insynuator
کنایه زننده، نوازنده کیبورد
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با insynuator
insinuator
insinuator
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، نَفَس گیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insinuatore
insinuatore
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Insinuator
Insinuator
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی