معنی inhalacja
inhalacja
استنشاق
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با inhalacja
instalacja
instalacja
نَصب، نَصب کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
inflacja
inflacja
تَوَرُّم، باد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی