معنی incydent
incydent
رویداد، جوانه زدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با incydent
incident
incident
رویداد، حادثِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incident
incident
رویداد، حادثِه
دیکشنری هلندی به فارسی
incidente
incidente
رویداد، حادثِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incidente
incidente
حادثِه، تَصَادُف، رویداد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incidente
incidente
رویداد، حادثِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Incident
Incident
رویداد، حادثِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی