معنی imponująco
imponująco
به طور تأثیرگذار، چشمگیر، لمس کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با imponująco
imponujący
imponujący
تَأثِیرگُذار، چِشمگیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
imponującość
imponującość
تأثیرگُذاری، اِعتِبار سَنجی
دیکشنری لهستانی به فارسی