معنی hojny hojny بخیل، ارزان، با سخاوت، گیج شده، اهداکننده، وضعیت بَخِیل، اَرزان، با سَخاوَت، گیج شُدِه، اِهداکُنَندِه، وَضعِیَت دیکشنری لهستانی به فارسی