معنی fanatycznie fanatycznie متعصّبانه، به هم متصّل شوند، به طور افراطی، بیش از حد مُتِعَصِّبانِه، بِه هَم مُتَصِّل شَوَند، بِه طُورِ اِفراطی، بیش اَز حَد دیکشنری لهستانی به فارسی