معنی elegancki elegancki پر طمطراق، بیش از حد رشد کرده است، تمیز و مرتّب، تمیز کننده، زرق و برق، خودنمایی، شیک، سبک، ظریف، فانتزی، عجیب و غریب، مدرن، مدرن کردن، جذّاب دیکشنری لهستانی به فارسی