معنی dziewiczy
dziewiczy
دوشیزه، بکر، دست نخورده، بی آلایش
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با dziewiczy
dziewiczo
dziewiczo
دوشیزِه وار، دُو بَرابَر کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
dziewiąty
dziewiąty
نُهُم، ذَخیرِه شُدِه اَست، دَر مَرتَبِه نُهُم، سِوُّم
دیکشنری لهستانی به فارسی