معنی dumnie
dumnie
با افتخار، مقتدرانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با dumnie
nudnie
nudnie
خَستِه کُنَندِه، یِکنَواخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
bujnie
bujnie
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری لهستانی به فارسی
ufnie
ufnie
با اِطمینان، مُحکَم
دیکشنری لهستانی به فارسی
dumny
dumny
مُفتَخِر، سودمَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
dunia
dunia
دُنیَوِی، جَهان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unie
unie
اِتِّحاد، اِتِّحادیِه
دیکشنری هلندی به فارسی
duni
duni
حَقیر، پَست تَر، بی کِیفِیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی