معنی dowódca
dowódca
فرمانده، ضروری
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با dowódca
doradca
doradca
مُشاوِر، دَلّال اَملاک
دیکشنری لهستانی به فارسی
dowód
dowód
اِثباتی، اِجارِه شُدِه، مَدرَک، هُنَرِستان، دَلیل
دیکشنری لهستانی به فارسی