معنی doniosły
doniosły
بسیار مهمّ، بشارت، به طور لحظه ساز، لرزه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با doniosły
wyniosły
wyniosły
بالا طَلَب، بالاتَرین، مُتِکَبِّر، خودنَمایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wzniosły
wzniosły
شِگِفت اَنگیز، شِگِفت آوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
dorosły
dorosły
بالِغ
دیکشنری لهستانی به فارسی