معنی dezaktywacja
dezaktywacja
غیرفعّال سازی، خاموش کردن، غیرفعّال کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با dezaktywacja
reaktywacja
reaktywacja
راه اَندازی مُجَدَّد، راهپِیمایی
دیکشنری لهستانی به فارسی