معنی dekadencja
dekadencja
زوال، انحطاط
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با dekadencja
decadencia
decadencia
زَوال، پوسیدِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dekadencki
dekadencki
فاسِد، پوسیدِه، بِه طُورِ زَوال یافتِه، شَرورانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
kadencja
kadencja
ریتم، آبشار، تَصَرُّف، سَلب مالِکیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی