معنی decentralizacja
decentralizacja
تمرکززدایی، تمسخر
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با decentralizacja
centralizacja
centralizacja
تَمَرکُززُدایی، عَدَمِ تَمَرکُز
دیکشنری لهستانی به فارسی