معنی częściowy
częściowy
ناقص، آشفته
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با częściowy
częściowo
częściowo
تا حَدّی، بِریزید، بِه طُورِ جُزئی، جُمجُمِه
دیکشنری لهستانی به فارسی