معنی czernić
czernić
سیاه کردن، سیاه و آبی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با czernić
rzeźnić
rzeźnić
کُشتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
oczerniać
oczerniać
تُهمَت زَدَن، تُهمَت زَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
cenić
cenić
ارزش قائل شدن، بَرایِ اَرزیابی، گَنجینِه کَردَن، پوسیدِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی