معنی czarność
czarność
سیاهی، سیری ناپذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با czarność
czujność
czujność
هوشیاری، اِستِعداد، بوق زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
szarość
szarość
خاکی، خاکِستَری
دیکشنری لهستانی به فارسی