معنی ćwiczyć
ćwiczyć
تمرین کردن، تمرین کنید، تمیز کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با ćwiczyć
liczyć
liczyć
شُمارِش کَردَن، شُمارِه، حِساب کَردَن، غِیرِ قابِلِ پیش بینی
دیکشنری لهستانی به فارسی