معنی ciekawski
ciekawski
فضول، کنجکاو، کنجکاوی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با ciekawski
ciekawsko
ciekawsko
کُنجکاوانِه، فُضول
دیکشنری لهستانی به فارسی