معنی cięcie
cięcie
کاهش، استهلاک
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با cięcie
wcięcie
wcięcie
تورَفتِگی، گِرِفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
spięcie
spięcie
عَصَبی بودَن، اَز نَظَرِ عَصَبی
دیکشنری لهستانی به فارسی
święcie
święcie
بِه طُورِ مُقَدَّس، دَر اِبتِدا
دیکشنری لهستانی به فارسی