معنی celować
celować
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن، هدفمند
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با celować
wetować
wetować
مُخالِفَت کَردَن، مُختَرِع
دیکشنری لهستانی به فارسی
żeglować
żeglować
قایِق رانی کَردَن، قَبل اَز
دیکشنری لهستانی به فارسی
falować
falować
مُوج دار کَردَن، مُوجود اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
malować
malować
رَنگ کَردَن، رَنگ، رُوشَنایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
polować
polować
شِکار کَردَن، دَرَّندِه، شِکار
دیکشنری لهستانی به فارسی
celowość
celowość
آگاهانِه بودَن، آگاهی، مَعناداری، مَعنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
cechować
cechować
ویژِگی داشتَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
całować
całować
بوسیدَن، جیر جیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
cytować
cytować
اِرجاع دادَن، مَرجَع، نَقلِ قُول کَردَن، نَمَاد
دیکشنری لهستانی به فارسی