معنی cel
cel
مقصد، در نظر گرفته شده است، هدف، متمرکز شده است
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با cel
tel
tel
چِنین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ciel
ciel
آسِمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ces
ces
اینها
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cela
cela
آنِ، کِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
celo
celo
شُوق، غِیرَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kel
kel
کَچَل، طاس، بی مُو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
fel
fel
بِه طُورِ وَحشیانِه، شَدید، با شِدَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
ce
ce
این
دیکشنری فرانسوی به فارسی