معنی brzęcząco brzęcząco با صدای برخورد سخت، با صدای بلند، با صدای برخورد، وزوز با صِدایِ بَرخُورد سَخت، با صِدایِ بُلَند، با صِدایِ بَرخُورد، وِزوِز دیکشنری لهستانی به فارسی