معنی bezwzględność bezwzględność بی رحمی، اجتناب ناپذیری، بی نظیر، بی پشیمانی، درماندگی، مطلق بودن، مطمئن بی رَحمی، اِجتِناب ناپَذیری، بی نَظیر، بی پَشیمانی، دَرماندِگی، مُطلَق بودَن، مُطمَئِن دیکشنری لهستانی به فارسی