معنی bez wyrazu bez wyrazu به طور غیر بیانی، به خصوص چاپلوس کننده نیست، بی احساس، بی بیان، بی حرکت، بی حرکتی، بی ویژگی، بی معنی، بدون هیچ ابراز احساسی، پخته شده، غیر قابل توصیه، بی روح، یکنواخت دیکشنری لهستانی به فارسی