معنی bez wahania bez wahania بی تردید، بدون ترس، بدون تردید، بدون شک، بی چون و چرا، بدون مرز بی تَردِید، بِدونِ تَرس، بِدونِ تَردِید، بِدونِ شَک، بی چون و چِرا، بِدونِ مَرز دیکشنری لهستانی به فارسی