معنی bez przeprosin bez przeprosin بدون پوزش، بدون تخیّل، بدون پشیمانی، توبه نکردن بِدونِ پوزِش، بِدونِ تَخَیُّل، بِدونِ پَشیمانی، تُوبِه نَکَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی