معنی astmatycznie
astmatycznie
به طور آسمانی، مضرّ
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با astmatycznie
automatycznie
automatycznie
بِه طُورِ خُودکار، خُوشبَختانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
aromatycznie
aromatycznie
بِه طُورِ مُعَطَّر، بِه طُورِ مَرموزی
دیکشنری لهستانی به فارسی
somatycznie
somatycznie
بَدَنی، نادیدِه گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی