معنی arestor
arestor
بازدارنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با arestor
arrestor
arrestor
بازدارَندِه، دَستگیر کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
prestar
prestar
قَرض دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agresor
agresor
مُتَجاوِز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arrestar
arrestar
بازداشت کَردَن، دَستگیری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apestar
apestar
بوی بَد دادَن، بو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Creator
Creator
خالِق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
agressor
agressor
مُتَجاوِز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
atestar
atestar
گُواهی دادَن، گَواهی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frescor
frescor
خُنَکی، تازِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی