معنی ambitny
ambitny
آرزو کننده، آرزو کردن، بلند پرواز، گام
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با ambitny
ambitnie
ambitnie
جاه طَلَبانِه، جایِزِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
wybitny
wybitny
بُزُرگوَار، اَندازِه، بَرتَر، بَرجَستِه، حَق بیمِه، رُوشَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ambitie
ambitie
بُلَندپَروَازی، جاه طَلَبی
دیکشنری هلندی به فارسی
ambito
ambito
مُورِدِ عَلاقِه، دامَنِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی