معنی akumulator
akumulator
انباشتگر، انجمن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با akumulator
akumulator
akumulator
اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Akkumulator
Akkumulator
اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
acumulador
acumulador
اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acumulador
acumulador
اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
accumulator
accumulator
اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی