معنی afiliać
afiliać
وابسته کردن، تابع
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با afiliać
afiliar
afiliar
چَسباندَن، وابَستِه، وابَستِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afiliar
afiliar
وابَستِه کَردَن، وابَستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
filial
filial
دُختَری، فَرزَندی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
filial
filial
دُختَری، شِرکَت فَرعی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afilar
afilar
کاهِش دادَن، تیز کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
filial
filial
دُختَری، شاخِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
asilia
asilia
ذاتی، طَبیعی، اُرگانیک
دیکشنری سواحیلی به فارسی