معنی adoptowany
adoptowany
پذیرفته شده، پذیرش
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با adoptowany
adoptować
adoptować
اِتِّخاذ کَردَن، اِتِّصال
دیکشنری لهستانی به فارسی