معنی zwemmend
zwemmend
شناگر، شنا کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با zwemmend
zwemmen
zwemmen
شِنا کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
zwervend
zwervend
گُذَراندَن، سَرگَردان، آوارِگی وار
دیکشنری هلندی به فارسی
zwevend
zwevend
شِناوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
zwermen
zwermen
هُجوم آوَردَن، اِزدِحام مِی کُند
دیکشنری هلندی به فارسی
zwemmer
zwemmer
شِناگَر
دیکشنری هلندی به فارسی
zoemend
zoemend
وَزوَز
دیکشنری هلندی به فارسی