معنی zien
zien
دیدن، برای دیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با zien
bien
bien
خوب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bien
bien
خوب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
zijn
zijn
بودَن، هَستَند، او، مَربوط بِه آن
دیکشنری هلندی به فارسی
ziel
ziel
روح
دیکشنری هلندی به فارسی
ziek
ziek
بیمار
دیکشنری هلندی به فارسی
tien
tien
دَه
دیکشنری هلندی به فارسی
zin
zin
جُملِه
دیکشنری هلندی به فارسی