معنی zielig
zielig
رقّت آمیز، رقّت انگیز، اسف بار
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با zielig
gierig
gierig
حَریصانِه، حَریص، طَمَعکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری آلمانی به فارسی
billig
billig
اَرزان
دیکشنری آلمانی به فارسی
zwierig
zwierig
بِه طُورِ شیک، ظَریف
دیکشنری هلندی به فارسی
dzielić
dzielić
تَقسیم کَردَن، بِه قَطَعات تَقسیم کُنید، جیرِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
mielić
mielić
پودر کَردَن، پودر، آسیاب کَردَن، حِیف، خراشیدَن، خَراش
دیکشنری لهستانی به فارسی
gierig
gierig
بَخِیل، خَسیس، بِه طُورِ بَخِیلانِه، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری هلندی به فارسی
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری هلندی به فارسی
veilig
veilig
ایمِن، اَمن، بِه طُورِ ایمِن
دیکشنری هلندی به فارسی