معنی ziekte
ziekte
بیماری
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ziekte
sieste
sieste
چُرت، چُرت زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
zwakte
zwakte
ضَعف
دیکشنری هلندی به فارسی
ciente
ciente
آگاه، آگاه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ciekle
ciekle
بِه طُورِ مایِع، هَموار
دیکشنری لهستانی به فارسی
siebte
siebte
هَفتُم
دیکشنری آلمانی به فارسی
vierte
vierte
چَهارُم
دیکشنری آلمانی به فارسی
diepte
diepte
عُمق
دیکشنری هلندی به فارسی
dikte
dikte
دیکتِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
siete
siete
هَفت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی