معنی witheid
witheid
سفیدی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با witheid
fitheid
fitheid
تَنَاسُبِ اَندام
دیکشنری هلندی به فارسی
wildheid
wildheid
وَحشی گَری، وَحشی
دیکشنری هلندی به فارسی
wijsheid
wijsheid
خِرَد
دیکشنری هلندی به فارسی
Mitleid
Mitleid
دِلسوزی، حِیف
دیکشنری آلمانی به فارسی
netheid
netheid
تَرتِیب، پاکیزِگی، نَظَافَت، مُرَتَّب بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
natheid
natheid
خیس بودَن، رُطوبَت
دیکشنری هلندی به فارسی