معنی weven
weven
پارچه کردن، بافتن، بافیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با weven
Seven
Seven
هَفت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
zweven
zweven
شِناوَر بودَن، شِناوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
zeven
zeven
اَلَک کَردَن، هَفت
دیکشنری هلندی به فارسی
weten
weten
دانِستَن
دیکشنری هلندی به فارسی
weken
weken
خیس کَردَن، بَرایِ نَرم شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
wegen
wegen
وَزن کَردَن، جادِه ها
دیکشنری هلندی به فارسی
beven
beven
لَرزِش، لَرزیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
geven
geven
دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
wehen
wehen
غُرِّش کَردَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی