معنی wetgever
wetgever
قانون گذار
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با wetgever
wetgeven
wetgeven
قانون گُذاری کَردَن، قانون گُذاری کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
wetgevend
wetgevend
قانون گُذار، قانونگُذاری، بِه صورَتِ قانونی
دیکشنری هلندی به فارسی