معنی westelijk
westelijk
غربی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با westelijk
wettelijk
wettelijk
بِه طُورِ قانونی، قانونی
دیکشنری هلندی به فارسی
werkelijk
werkelijk
واقعاً
دیکشنری هلندی به فارسی
wenselijk
wenselijk
مَطلوب
دیکشنری هلندی به فارسی
feitelijk
feitelijk
بِه طُورِ واقِعی، واقِعی
دیکشنری هلندی به فارسی
feestelijk
feestelijk
شاد، جَشن، بِه طُورِ جَشن آمیز، حِزبی
دیکشنری هلندی به فارسی