معنی warmte
warmte
گرمایی، گرما
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با warmte
Warmth
Warmth
گَرما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
warten
warten
اِنتِظار کَردَن، صَبر کُن، صَبر کَردَن، مُنتَظِر بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
kalmte
kalmte
خونسَردی، آرامِش، تَعَادُل روحی، آرامِش فِکر
دیکشنری هلندی به فارسی
arte
arte
هُنَرمَندی، هُنَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arte
arte
هُنَرمَندی، هُنَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arte
arte
هُنَرمَندی، هُنَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
warm
warm
گَرمانِه، گَرم
دیکشنری هلندی به فارسی
warm
warm
گَرم
دیکشنری آلمانی به فارسی